مقاله ارائه یک رابطه جدید برای تعیین نقطه شروع هواگیری سرریزهای پلکانی با شیب تند با word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارائه یک رابطه جدید برای تعیین نقطه شروع هواگیری سرریزهای پلکانی با شیب تند با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارائه یک رابطه جدید برای تعیین نقطه شروع هواگیری سرریزهای پلکانی با شیب تند با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
سال انتشار: 1390
محل انتشار: دهمین کنفرانس هیدرولیک ایران
تعداد صفحات: 6
چکیده:
در دهه های اخیر استفاده از سرریزهای پلکانی ب همنظور عبور سیلاب طغیان سیل در سدها متداول شده است. هواگیری در سرریزهای پلکانی بر روی پتانسیل کاویتاسیون، میزان استهلاک انرژی و عمق جریان تاثیرگذار است. آگاهی از محل دقیق نقطه شروع هواگیری جریان در مرحله طراحی اولیه سرریزهای پلکانی و قبل از ساخت مدل فیزیکی، باعث می شود طراحی دقیق تر شده، درنتیجه در هزینه و زمان صرفه جویی گردد . به دلیل پیچیده بودن هیدرولیک جریان در سرریزهای پلکانی، رابطه تحلیلی برای محاسبه محل شروع هواگیری وجود نداشته و تاکنون چندین رابطه تجربی برای محاسبه این پارامتر، ارائه شده که هر کدام در محدوده خاصی از شرایط آزمایشگاهی و با دقت های متفاوتی به دست آورده شده اند . در تحقیق حاضر، این روابط تجربی در 4 مدل فیزیکی سرریز پلکانی به کار برده شده و نتایج محاسباتی با مقادیر مبتنی بر اندازه گیری، مقایسه شدند. بررسی نتایج نشان داد که روابط تجربی، حداقل برای طراحی اولیه سرریزهای پلکانی از دقت قابل قبولی برخوردار م یباشند. همچنین در این مقاله، برپایه مقادیر مشاهداتی یک رابطه جدید برای تعیین محل شروع هواگیری در سرریزهای پلکانی ارائ هشده که نسبت به سایر روابط تجربی ارائه شده، دقت بالاتری دارد.
مقاله مطالعه اثر La , Er بر ساختار و دمای گذار ابر رساناهای Biدر2223 با word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله مطالعه اثر La , Er بر ساختار و دمای گذار ابر رساناهای Biدر2223 با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله مطالعه اثر La , Er بر ساختار و دمای گذار ابر رساناهای Biدر2223 با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
سال انتشار: 1385
محل انتشار: چهاردهمین همایش بلور شناسی و کانی شناسی ایران
تعداد صفحات: 6
چکیده:
ابررساناهای Bi1/7Pb0/3Sr1/97Ca2/03Cu2/03Od محتوی درصدهای مختلف 0، 0/5، 1، 2، 4 و 6 ناخالصی های La و Erبه روش سل – ژل تهیه شدند. نتایج اندازه گیری مقاومت الکتریکی نمونه ها نشان می دهد که افزودناین ناخالصی ها دمای گذار ابررسانایی را کاهش می دهد . همچنین نتایج حاصل از الگوهای پراش پرتوx این نمونه ها حاکی از آن است که با افزودنناخالصی یک گذار فاز از 2223 به2212 رخ میدهد.
مقاله کلاس بندی اثرانگشت با استفاده از ترکیب روشهای ساختاری و شبک ههای عصبی با word دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله کلاس بندی اثرانگشت با استفاده از ترکیب روشهای ساختاری و شبک ههای عصبی با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله کلاس بندی اثرانگشت با استفاده از ترکیب روشهای ساختاری و شبک ههای عصبی با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
سال انتشار: 1385
محل انتشار: چهارمین کنفرانس ماشین بینایی و پردازش تصویر
تعداد صفحات: 6
چکیده:
تشخیص هویت از طریق اثرانگشت به دلیل دقت بالا و سادگی متداو لترین و پرکاربردترین روش شناسایی افراد بر اساس تکنولوژی بیومتریک است. هنگامی که تعداد نمونه های اثرانگشت در پایگاه داده افزایش یابد، کلاس بندی آنها به منظور کاهش خطای شناسایی و تطبیق سریعتر ضروری م یباشد. در این مقاله روش جدیدی جهت کلا سبندی اثرانگشت با استفاده از ترکیب روشهای ساختاری و شبکهعصبیMLP ارائه شده است. بطوریکه در ابتدا الگوی جهتیاثرانگشت با استفاده از روش گرادیان محاسبه شده و سپس با روش ساختاری، این الگو به تعدادی ناحیه با زاویه ثابت تقسیم
م یشود. بردار مرکب از اندازه سطح و طول مرز هر یک از این نواحی ورودی شبکه عصبیMLP را تشکیل می دهد. این شبکه آثارانگشت را به 5 کلاسRight ،Tented Arch ،ArchWhorl و Loop Left ،Loop تقسی م م یکند. روش مذکور برروی مجموعه ای با 130 تصویر باینری اثرانگشت با کیفیت مناسب و در ابعاد 128× 128 آزمایش شده است و برای مقدار5 آستانه 0/9دارای دقتی برابر با 98/3%همراه با نرخ عدم پذیرشی برابر با 1/7%م یباشد، در صورت کاهش مقدار آستانهنرخ کلا سبندی صحیح در هر دو مرحله آموزش و تست به 100% می رسد.
مقاله عقلگریزی عرفان با word دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله عقلگریزی عرفان با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
چکیده
مقدّمه
دیدگاه اختصاصی والتر استیس
نقد دیدگاه اختصاصی استیس
منابع
پینوشتها
ـ ابن ترکه، صائنالدین، تمهید القواعد، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1360);
ـ ابن عربی، محیالدین، الفتوحات المکّیه، تحقیق عثمان یحیی، ج 4
ـ استیس، والتر، عرفان و فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، (تهران، سروش، بیتا);
ـ صدرالمتألهین، اسفار اربعه، (قم، المکتبه المصطفویه، 1386 هـ ق)، ج 2;
ـ قیصری، داود، شرح فصوص، چاپ سنگی، (قم، بیدار، بیتا);
ـ کاکایی، قاسم، وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر الهارت، (تهران، هرمس، بیتا);
تجربه عرفانی به دلیل ژرفا و پیچیدگی مشهودات خود، پرسشهایی را فراروی فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهادهاند، برانگیخته است. یکی از این پرسشها، پارادوکسیکال بودن آموزههای عرفانی، همچون وحدت شخصیه وجود، است. عارفان گاه میگویند حقیقت هستی هم عین اشیاست و هم غیر آن. گاه از مشهودات خود چنین تعبیر میکنند: او هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده و کثیر است; هم متشخص است و هم نامتشخص; دلبر حقیقی در عین ظهور، باطن و در عین بطون، ظاهر است
پرسش این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف، به راستی متناقضاند، یا ظاهری تناقضآمیز دارند و در ذات آنها تناقضی وجود ندارد. اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزهها با عقل سازگار نخواهند بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض و اصل اینهمانی سامان مییابد. در این صورت، عقل نمیتواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهاده، آنها را به نیکی بفهمد، و بر آنها استدلال کند. بنابراین، پرسش این است که آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و به طور کلی عرفان عقلگریز است یا عقلپذیر؟
و.ت. استیس در فصل پنجم کتاب عرفان و فلسفه به این موضوع پرداخته است. این مقاله میکوشد تا دیدگاه آقای استیس را تحلیل، نقد و بررسی کند
کلید واژهها
تجربه عرفانی، وحدت شخصیه، حقیقت هستی، اینهمانی، امتناع اجتماع نقیضین، ساحت نامتناهی، احکام اطلاقی
تجربه عرفانی یکی از برجستهترین تجربههای بشری است که بیشتر، فرزانگان و رادمردان از آن بهره دارند. تجربه عرفانی به دلیل معرفتخیز بودنش و به سبب ژرفا و پیچیدگی مشهوداتش، و گاه کجتابی آموزههای برخاسته از شهود عرفانی نزد عقل عادی، پرسشهایی را برای اندیشمندان، و بهویژه فیلسوفانی که در وادی فلسفه عرفان گام نهادهاند، برانگیخته است
یکی از این پرسشها، در باب پارادوکسیکال و متناقضنما بودن آموزههای عرفانی، همچون وحدت شخصیه، و فروعات آن است. عارفان گاه میگویند حقیقت هستی، هم عین اشیاست و هم غیر اشیا. گاه از مشهودات خود این چنین تعبیر میکنند که او (خداوند)، هم واحد است و هم در دل کثیر حاضر بوده، کثیر است; هم متشخص، و هم نامتشخص است. عارفان با اینکه کثرات را میپذیرند، حق سبحانه را تنها وجود و هستی میدانند، و گاه میگویند: دلبر حقیقی در عین ظهور باطن و در عین بطون ظاهر است: «یا باطناً فی ظهوره و ظاهراً فی بطونه و مکنونه.»1 او هم اول است، هم آخر; هم ظاهر است و هم باطن: «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن»2; او هم در درون اشیاست و هم بیرون از اشیا: «داخل فی الاشیاء لا کشیء داخل فی شیء و خارج من الاشیاء لا کشیء خارج من شیء .»
محقق برجسته «والتر ترنس استیس» پس از بررسی سخنان عارفان جهان (اعم از مسیحی، مسلمان، هندی و چینی) و بررسی شهوداتشان به اختصار میگوید
شطحیه (= حکم متناقضنما)ی وحدت وجود بر این است که خدا و جهان، هم یکسان است و هم نایکسان یا متمایز و شطحیه سلبی ـ ایجابی یا خلأ ـ ملأ که سه جنبه داشت، بر این است که واحد یا نفس کلی، هم دارای کیفیات است و هم بلاکیف; هم متشخص است و هم نامتشخص; هم ایستاست هم پویا، و شطحیه انحلال فردیت بر این است که هویت من محو میشود و در عین حال بر جا میماند و این شطحیه که میگوید هر کس به نیروانا نایل شود نه وجود دارد و نه وجود ندارد، و شطحیه تجربه عرفانی آفاقی این بود که اشیای محسوس هم متکثرند و هم واحد; هم یکسانند و هم متمایز از هم. این شطحیات یا احکام متناقضنما را نگارنده به عرفان نبسته است، بلکه با مطالعه اقوال خود عرفا کشف شده و با شواهدی از گفتار ایشان مستند گردیده است
برخی محققان هنگام پژوهش در سخنان عرفا بر این متناقضنماها افزودهاند و همه را یکجا گردآورده و فهرست کردهاند
پرسشی که از این گونه سخنان برمیآید این است که آیا این احکام برآمده از شهود عارف به راستی متناقضند یا ظاهری تناقضآمیز دارند و در ذات آنها تناقضی نیست. به بیان دیگر، آیا ذات حقایق عرفانی تناقضآمیز است یا خیر؟ اگر چنین تناقضی در ذات حقایق عرفانی و به ویژه وحدت شخصیه نهفته باشد، ناگزیر این آموزهها با عقل سازگار نخواهد بود; زیرا بنیاد عقل با اصل عدم تناقض (امتناع اجتماع نقیضین و محال بودن ارتفاع نقیضین) و اصل اینهمانی سامان مییابد. در این صورت نباید از عقل انتظار داشت که بتواند در حوزه عرفان و حقایق خارجی آن گام نهد و آن را به نیکی بفهمد، و فراتر از آن، بتواند بر آن استدلال کند. بنابراین میتوان پرسش را به شکل دیگر مطرح کرد: آیا عرفان با عقل و فلسفه سازگار است؟ و آیا دل با عقل و فلسفه جمع شدنی است؟ و به طور کلی، آیا عرفان عقلگریز است یا عقلپذیر؟
این پرسش، پرسش مهمی است که پیامدهای معرفتی، روحی، روانی و فرهنگی بسیاری به همراه دارد. و.ت. استیس در کتاب عرفان و فلسفه در فصل پنجم بدین پرسش پرداخته است. باید گفت ایشان در بیشتر مواضع کتاب با این مسئله روبهروست، و با دیدگاه ویژهای که برگزیده است، جایجای این کتاب بدان رنگ درآمده است. آقای استیس تلاش فراوانی از خود نشان میدهد تا به ژرفای کلام عارفان بار یابد. از اینروی، بسیار همدلانه با متون و آموزههای عرفانی و تجربیات آنها برخورد میکند. تلاش ایشان در تصویر درست وحدت شخصیه در فصل چهارم، ستودنی است. باید انصاف داد تمام موضوعاتی که این کتاب در باب فلسفه عرفان طرح و بررسی کرده، از سر دقت و تیزبینی انتخاب شدهاند و حوصله نگارنده در استقصای سخنان عارفان در نقاط مختلف جهان و با فرهنگهای گوناگون، در خور تحسین است. (هرچند در این زمینه میتوان خردههایی نیز گرفت.)
با این همه، این کتاب اندکی با فقر فلسفی روبهروست. ایشان بنیادهای فلسفی و عقلانی مناسب و کارآمدی برای این مسئله باریک و پیچیده، آماده نکرده است. از اینروی، در این پرسش مهم (سازگاری عقل و عرفان) راه چندان درستی نپیموده، و در برخی فصول دیگر این کتاب (همچون فصل ششم) نیز به پیروی از دیدگاه اختصاصی در فصل پنجم (عرفان و منطق) از جاده صواب دور گشته است
در این مقال میکوشیم بیانات آقای استیس و دیدگاه اختصاصی وی را بازگو کرده، سپس نقدها و خردههایی را که به ذهن میرسد در پی بیاوریم تا خواننده محترم خود به داوری نشسته، و میوه شیرین حقیقت را با دستان خود از درخت سنجش و تأمل و حقجویی بچیند
آقای استیس فصل پنجم (عرفان و منطق) را که به این امر اختصاص یافته است با این گفته عارفان آغاز میکند که «عرفان طور ورای طور عقل است» و در صدد تفسیری معرفتشناختی از آن برمیآیند و معنای ارزشی آن را به یکی از فصلهای آینده موکول میکند. ایشان میگوید
تمامی متون عرفانی جهان هشدارمان میدهد که بین عرفان و عقل رابطه یکه و یگانهای هست که به آن معنا، هیچ مجموعه و منظومه فکری چنین رابطهای را با عقل نمیتواند داشته باشد. قولی که جملگی عرفا برآنند این است که عرفان فراتر از عقل است; . چیزی که از «فلان چیز» فراتر است، به هر حال و بدون شک به یک معنا بیرون از آن و غیر از آن است. بنابر این مقدمه، تجربه عرفانی به نحوی بیرون از حوزه عقل انگاشته میشود. چنین نکتهای بیتردید از ادبیات و متون عرفانی سراسر جهان برمیآید
ایشان در این زمینه، نخست به بررسی مراد از عقل در این گفته عارفان میپردازد. وی سه معنا از آن ارائه میدهد و معنای اخص آن را مراد عرفان در این گفته میشمارد. مراد از عقل به معنای اخص، عقلی است که در حوزه منطق و سه قاعده مشهور آن (1 اصل اینهمانی و هوهویت; 2امتناع اجتماع نقیضین; 3 امتناع ارتفاع نقیضین) سامان مییابد. هنگامی که عارفان میگویند «تجربه عرفانی فراتر از عقل است» منظورشان آن است که بیرون از حوزه منطق، و در پی آن، بیرون از حوزه عقل است که با عقل نمیتوان آن را فهمید و درک کرد.7 اگر واقعاً تجربههای عرفانی متناقض باشند و در ذات و بطن آنها تناقض راه داشته باشد، باید منطقپذیر و عقلپذیر نباشند و فراتر از این دو حوزه به شمار آیند
همچنان که در آغاز مقاله گفته آمد، ظاهر آموزههای عرفان تناقضآمیز است. اما آیا این ظاهر تناقضآمیز به درستی در گوهر تجربه عرفانی و حوزهای که عرفان بدان میپردازد وجود دارد، تا عقل بدان راه نداشته باشد و فراتر از عقل و منطق باشد، یا چنین نیست و باید این گفتههای بظاهر متناقض توجیه شوند؟ از اینروی، آقای استیس پس از تبیین مراد از عقل در این گفته عارفان، در حل تناقض و توجیه این ظواهر متناقضنما به چهار نظریه پرداخته و هیچ یک از آنها را نمیپسندد. ایشان بر هر یک از این نظریهها خرده گرفته و در پایان به صراحت میپذیرد که حوزه عرفان و تجربه عرفانی، واقعاً متناقض بوده، از اینروی، فراتر از منطق و عقل است. اما هشدار میدهد که وجود تناقض در حوزه عرفان موجب بطلان آن نیست. (در ادامه مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت.)
نخستین نظریهای که نویسنده پیش میکشد، نظریه شطحیه خطابی است. بر این اساس، احکام متناقضنما و شطحیات، صرفاً لفظیاند و به فکر یا تجربه خدشهای وارد نمیسازند. از اینروی، میتوان آن را بی آن که محتوایش از دست برود با زبان غیرشطحی بیان کرد. در واقع، عرفا از زبان شطحآمیز به منظور شیواتر و شاعرانه کردن زبان یا متوقف ساختن و به تأمل فرو بردن خواننده بهره میگیرند، و این امر جز سود جستن از امکانات بلاغی برای نافذتر کردن گفتهها نیست
ایشان سپس به نقد آن میپردازد، و برای این امر سخنی را از اوپانیشاد (دور است و لیک همچنان نزدیک; هم در همه چیز و هم برون از همه چیز) و از تائوته چینگ (در او چون بنگری نمیتوانیاش دید، چون که بیمثال است; در طلوع بیتلألؤ است; در غروب عاری از ظلام و ظلمت است; بیکرانه گستریده است)، نقل میکند و سپس میگوید
آیا اینها فقط شعر و الفاظ پرشور است؟ در واقع تعبیر شاعرانه شطحیه خلأ و ملأ است. «او» بیشکل و بیمثال و تهی و خلأ است و در عین حال تائوی بزرگ است; . این توصیف با هر الفاظی بیان شود، چه به نظم و چه به نثر، چه با زبان استعاره و چه با زبان ساده و صریح، در این توصیف و در این مضمون همچنان تناقض نهفته است; . همین خصوصیت متناقض حتی صریحتر در توصیف وحدت و کثرت هم رخ مینماید; آنجا که عرفا از وحدت بیکثرت سخن میگویند. ولی در آگاهی عادی ما «یک» یا «واحد»یایک«کل» باید وحدتی متشکل از چیزهای متکثر باشد; . بههرحال، بیان شطحیهوحدت وجود این است که جهان، هم یکسان و هم نایکسان با «واحد» است، و این توصیف و تأکید همچنان متناقضنماست و نمیتوان آن را تعبیری ادبی دانست. همچنین سایر شطحیات را
نظریه دومی که بیان میدارد، نگره سوء تألیف است. این نظریه بر آن است که عرفا در توصیف و تعبیر از تجربیاتشان دروغ نمیگویند، لیکن بدون قصد و غرض در توصیف تجربه خود گرفتار سوء تألیف شدهاند. هرچند متن تجربه عارف به دور از تناقض است، از آنجا که هر تجربهای عاری از تعبیرات مفهومی نیست، در هنگام تعبیر، به سبب توصیف غیر دقیق یا ناصحیح، در سخنان آنان تناقض راه یافته است
مقاله ارزیابی وضعیت سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن با word دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله ارزیابی وضعیت سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن با word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزیابی وضعیت سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن با word،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
مقاله ارزیابی وضعیت سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن با word که چکیدهی آن در زیر آورده شده است، در بهار و تابستان 1389 در پژوهش در علوم توانبخشی از صفحه 7 تا 13 منتشر شده است.
نام: ارزیابی وضعیت سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن
این مقاله دارای 7 صفحه میباشد، که برای تهیهی آن میتوانید بر روی گزینهی خرید مقاله کلیک کنید.
کلمات مرتبط / کلیدی:
مقاله لوردوز گردنی
مقاله وضعیت رو به جلوی سر
مقاله وضعیت (Posture)
چکیده و خلاصهای از مقاله:
مقدمه: دندان پزشکی یکی از مشاغلی است که به تمرکز و دقت بالایی نیاز دارد. فلکشن سر به مدت طولانی، ابداکشن بازوها، انجام عملیات درمانی در فضای کوچک دهان بیمار و پوسچر (وضعیت) شغلی غیرقابل انعطاف از جمله فاکتورهایی هستند که دندان پزشکان را مستعد اختلالات اسکلتی- عضلانی می سازد. با این حال، به وجود آمدن وضعیت غیر طبیعی رو به جلوی سر، پیش از آغاز گردن درد یا بعد از آن، در این گروه شغلی مشخص نیست.
این پژوهش به بررسی پوسچر سر در دندان پزشکان فاقد درد گردن پرداخته است. تلاش بر این بود با بررسی تغییرات وضعیت سر در دندان پزشکان قبل از وقوع درد، به یکی از علل درد گردن احتمالی این گروه شغلی در آینده پی برده شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 41 نفر دندان پزشک (گروه آزمون) و 40 نفر غیر دندان پزشک (گروه شاهد) انتخاب شدند. بدین منظور از روش استاندارد اندازه گیری قوس گردن، جهت بررسی پوسچر سر در دو گروه، بهره گرفته شد. همچنین اطلاعات عمومی مورد نیاز از طریق پرسش نامه جمع آوری گردید.
یافته ها: بین میزان قوس گردن دندان پزشکان و افراد گروه شاهد در این پژوهش هیچ اختلافی مشاهده نگردید .(P>0.05) همچنین قوس گردن بین دو گروه دندان پزشک با سابقه کاری 8-5 سال و 12-8 سال نیز با یکدیگر اختلافی نداشت (P>0.05)، تنها تفاوت در میزان قوس گردن، بین زنان و مردان دندان پزشک مشاهده گردید.(P>0.05)
بحث: احتمال می رود عدم وجود اختلاف در میزان قوس گردنی گروه دندان پزشکان و گروه شاهد، به علت عدم وجود درد بوده است.